چند روز بود که حامداز سوریه به بیمارستان بقیةالله تهران منتقل شده بود که روزی سردار قاسم سلیمانی با هیئت همراهشون برای ملاقات حامد تشریف آوردند

 ابتدا سردار بدن آقا حامد رو بوسیدن و بعد شروع به گریه کردند. شدت گریه طوری بود که احساس کردیم بابت مجروحیت و بدن پر از ترکش حامد گریه می کنند.

کمی بعد که آروم شدند، فرموند: مبادا فکر کنید من به زخم های حامد عزیز گریه میکنم☝️، نه من بابت این گریه میکنم که یکی از شجاع ترین نفراتمو از دست دادم . هر وقت یه مأموریت مشکل و پر خطر بود حامد همیشه داوطلب بود.

به نقل از برادر شهید ابولفضلی مدافع حرم حامد جوانی

ان شاءالله سردار همیشه سالم و سلامت باشن

@modafeonharem


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها